فیلم دهلیز به کارگردانی بهروز شعیبی که مدتی است به روی پرده نقره ای سینماهای کشور می درخشد بازهم نقل محافل سینمایی شده است.
به گزارش علمدار بصیر: فیلم دهلیز به کارگردانی بهروز شعیبی که مدتی است به روی پرده نقره ای سینماهای کشور می درخشد چند روزی است بازهم نقل محافل سینمایی شده است. فیلمی خوش ساخت با داستانی خوب و آموزشی برای خانواده های ایرانی که در زمان سی و یکمین جشنواره فیلم فجر نیز نظر بیشتر مخاطبان و داوران را به خودش جلب کرد. این فیلم اولین فیلم بلند بهروز شعیبی است که پیشتر جلوی دوربین به ایفای نقش می پرداخت مانند بازی فوق العاده در نقش طلبه فیلم " طلا و مس " و نمونه هایی دیگر که نیازی به نام بردن آنها نیست.
در فیلم سینمایی دهلیز به نکات مهم اجتماعی و خانوادگی به خوبی اشاره شده است مانند تلاش های خانم جوانی که در صدد آزادی همسر خود از زندان است و در این راه به هر دری می زند و حتی برای گرفتن رضایت چندین بار سراغ خانواده ای می رود که به دلیل ضربه ای که به آنها به خاطر کشته شدن جوانشان وارد شده شدیدا خواهان قصاص هستند و با توهین و تندی آنها مواجه می شود. یا کمرنگ کردن بحث طلاق در این فیلم که به خوبی هم نشان داده شده است زیرا این خانم بعد از گذشت 5 سال از زندگی با مشقت و دوری به فکر طلاق از همسر خود نیست و حتی هنگامی که مادر این خانم پنهانی با شوهرش برای طلاق دادن دخترش صحبت می کند او ناراحت می شود. این گونه نکات خوب اجتماعی و خانوادگی در فیلم های سینمایی اخیر کمتر دیده شده و می بینیم که در برخی فیلم ها طلاق را خیلی آسان و راحت نشان می دهند و گاهی از آن با راحت ترین راه یاد می کنند ولی در فیلم "دهلیز" وفاداری شیوا (هانیه توسلی) به همسرش ( رضا عطاران) به خوبی نشان داده شده است.
یکی دیگر از زیبایی های این فیلم نشان دادن نقش مهم پدر در بنیان خانواده است به طوری که برخی شیطنت ها و ناهنجاری های کودک داستان را می توان مشاهده کرد که بعد از حضور پدر در کنارش این نا هنجاری ها کمتر می شود و کودک با آرامش بیشتری به زندگی خود ادامه می دهد. در این فیلم نه تنها خلا حضور پدر بلکه نقش مهم مادری نیز در کانون خانواده به خوبی بیان شده است، همانطور که در فیلم بارها می بیند که " شیوا " چه در نقش همسری و چه در نقش مادری با محبت خود بافت های خانواده را به هم متصل نگاه می دارد و تنها عامل انسجام خانواده در طول 5 سال نقش مهم او است.
یکی دیگر از نقاط مثبت فیلم، بازی گرفتن فوق العاده از بازیگران فیلم است که مهارت کارگردان و بازیگران را به وظوح در آن می توان حس کرد همانطور که در فیلم بازی فوق العاده بازیگر خردسال را مشاهده می کنید و نوع پریشانی در او که بارها در طول فیلم به خوبی قابل مشاهده است و همچنین بازی متفاوت رضا عطاران که به خوبی از عهده این نقش کاملا جدی و دارم بر آمده است و به خوبی انسان چهره خندان رضا عطاران که در تصور دارد را با اولین سکانس های حضور او از یاد می برد به طوری که مخاطب فراموش می کند یک بازیگر کمدین به ایفای این نقش پرداخته است و البته بازی خوب خانم هانیه توسلی که نشان دهنده یک مادر و همسر رنج دیده است.
در این فیلم تاکید ویژه ای به صبر ، استقامت و وعده های خداوند به صابران شده است که بعد از هر سختی آسانی میسر می شود و همانطور که در فیلم دیده می شود بعد از رنج و سختی های وارده به این خانواده کوچک زندگی در سایه آرامی به آنها باز می گردد. در این فیلم به گونه ای صحیح با قصاص برخورد شده است و این امر را حکم خدا و ضروری می داند و در انتها نیز به خوبی به بخشش و عفو اشاره شده است که در سکانس پایانی نیز اشک مادر مقتول و با سخنان دردناک پسربچه جاری می شود و سرپرست خانواده به آغوش گرم خانواده باز می گردد.
امید واریم ساخت این گونه فیلم هایی که اخلاق در آن حرف اول را می زند و در راستای اخلاقیات قرار دارد بیشتر شود و دیگر در فیلم های سینمایی شاهد بد دهانی ها و واژه های تند اخلاقی نباشیم، همانطور که در فیلم دهلیز به خوبی این مسائل رعایت شده بود و حتی در مواردی که شاهد سکانس های احساسی شیوا و بهزاد در خلوت بودیم هیچ گونه مسائل غیر اخلاقی و صحبت های دون شان فرهنگ سینما در آن مشاهده نشد که البته متاسفانه این روز ها در سینما این گونه الفاظ به شدت به چشم می خورد.